خلاصه داستان : «استبان» جوان آرزو دارد که یک نویسنده بشود، و به همینطور حقیقت را در مورد پدرش که همیشه توسط مادرش مخفی شده، پی ببرد...

خلاصه داستان : لئو یک نویسنده ی داستان کوتاه عاشقانه و احساسی بسیار موفق در اسپانیا است که همه او را با اسم مستعارش آماندا گریس میشناسند.بر خلاف داستان های کوتاه عاشقانه اش ، درزندگی عاشقانه خود با مشکل مواجه شده است ...

خلاصه داستان : یک جراح پلاستیک ماهر به نام «رابرت لدگارد» ( آنتونیو باندراس ) که از گذشته ی غمناکش رنج می برد، بعد از سوختن همسرش در آتش، پوستی ترکیبی می سازد که در برابر هر نوع آسیبی مقاوم است. او این پوست را روی یکی از بیمارانش آزمایش می کند، که زنی مرموز است و با تراژدی او در گذشته نیز بی ارتباط نیست...

خلاصه داستان : «گوییدو» ی یهودی (بنینی) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (براسکی) می شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می رسد و با او ازدواج می کند. اما چند سال بعد، او از همین حس طنز و شوخی خود باید بهره ببرد تا پسرش را در اردوگاه کار اجباری حفظ کند...

خلاصه داستان : در سپتامبر سال 1810 ، سربازان فرانسوی به رهبری "مارشال ماسنا" ، به نیروهای پرتغالی تحت فرماندهی "ژنرال ولینگتون" شکست می خورند . اما با وجود برتری نیروهای بریتانیا و پرتغال مجبور به عقب نشینی می شوند ...

خلاصه داستان :هویت پدر پترا در کل زندگی‎اش از او مخفی نگه داشته شده و هنگامی که مادرش فوت می‎کند، به سراغ پیدا کردن پدرش می‎رود و در این راه افرادی را ملاقات می‎کند...

خلاصه داستان :سال 1939. «کارلوس» (تیلوه)، پسر بچه ای ده ساله، فرزند یک قهرمان جنگی جمهوری خواه، به یتیم خانه ای در منطقه ای دورافتاده سپرده شده است. اما «کارلوس» در این جا احساس آرامش نمی کند. دلایل این موضوع، یکی وجود سرایدار بدجنس یتیم خانه (نوریگا) است و دیگری حضور شبح یکی از ساکنان قبلی یتیم خانه به نام «سانتی».

خلاصه داستان :یک مادر بعد از 15 سال پیش دخترش که حالا با یکی از دوست پسران سابق مادرش ازدواج کرده است، برمیگردد. آنها تلاش می کنند تا رابطه از هم گسیخته مادر-دختری را درست کنند و همچنین با مشکل داشتن عشق مشترک نیز کنار بیایند.

خلاصه داستان :نگاهی به دنیای کارگردان رائول رویز که ما را به پاریس می‌برد. چهار داستان متقارن که عشق، هوش، جنایت و زمان را شامل می‌شوند.